به روز شده در: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۰
کد خبر: ۷۳۱۶۵۵
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۷ - ۱۰ دی ۱۴۰۴

عبدی: مردم حذف بودجه نهاد‌های مذهبی را راه‌حل مشکلات می‌دانند |اصلاح سیاست تبلیغ دین ضروری است

روزنو :عباس عبدی در یادداشتی با انتقاد از عدم حذف بودجه نهاد‌های مذهبی تأکید کرد وابستگی این نهاد‌ها به منابع دولتی موجب تضعیف جایگاه دین شده و باید سیاست تبلیغ و آموزش دینی اصلاح و هزینه‌ها کاهش یابد.

عباس عبدی

 عباس عبدی نوشت: از سال‌های ۱۳۸۴ به بعد به مرور و با سرعت بالا بودجه نهاد‌های مذهبی یا فعالیت‌های قرارگاهی به نام انقلاب و دین افزایش چشمگیری یافت.

در آن سال‌ها مشکل خاصی نبود، زیرا درآمد‌های نفتی سر به فلک می‌ساییدند، و سالانه با حدود صد میلیارد دلار درآمد نفتی (۵/۲ برابر بودجه کنونی) هر چه خواستند بریدند و دوختند و بردند و روند رشد این نهاد‌ها و نیز نهاد‌های دولتی مرتبط با سیاست‌های محدودکننده مشارکت مردم نیز افزایشی بود و در عوض این بودجه آموزش و پرورش بود که تکان نمی‌خورد؛ کمتر می‌شد که بیشتر نمی‌شد (به قیمت ثابت).

در نهایت این واقعیت در زمان تحریم‌ها و کاهش درآمد‌های نفتی به صورت بومرنگ عمل کرده و بازگشته و به پرتاب‌کننده می‌خورد. چرا؟ به این علت که کفگیر درآمد‌های نفتی و رانتی به ته دیگ خورده است، در نقطه مقابل هزینه‌های حکومت با سرعت رو به افزایش است. هم در بخش یارانه‌ها، و هم در بخش بازنشستگی و هم در بخش افزایش نیرو و حقوق و دستمزد و بالاخره هم در بخش دفاع.

در این مرحله صدای مردم در آمده است. به این علت روشن که با ساختار فاصله گرفته‌اند و آن را از خود نمی‌دانند، و هیچ توجیه منطقی برای پرداخت مالیات نمی‌بینند. اگرچه‌مجموعه سهم این نهاد‌ها و تبصره‌های عجیب و غریب، حداکثر ۱ تا ۲ درصد کل بودجه است و تأثیر تعیین‌کننده‌ای در بودجه ندارد ولی ارقام واقعی آنها بسیار بالاست، هنگامی که کل آنها ممکن است تا ۴۰ هزار میلیارد تومان و بیشتر برسد، هر کس گمان می‌کند اگر اینها حذف شوند، حقوق آنان که خیلی خیلی کمتر است افزایش می‌یابد.

در واقع مردم منطقا هم درست فکر می‌کنند و شاید به همین علت است که اکثریت مردم این حرف آقای پزشکیان را قبول ندارند که دولت پول ندارد، می‌گویند اگر ندارید اینها چیست که می‌پردازید؟ واقعیت این است که هیچ کدام از این نهاد‌ها هم در برابر بودجه‌ای که می‌گیرند پاسخگو نیستند. البته ریشه اعتراضات به بودجه آنها جای دیگری هم هست. مساله این است که جایگاه نهاد دین و تبلیغات دینی به دلیل حکومتی شدن به‌شدت تضعیف شده است. در واقع همین بودجه‌ها نهاد‌های دینی را دولتی و بزرگ و حجیم کرد، ولی همزمان استقلال آنها را گرفت و به یک زایده حکومتی و قدرت تبدیل کرد.

تبلیغ دین که باید از داوطلبانه و با ادبیاتی صمیمانه و دوستانه انجام شود، تبدیل شد به یک فعالیت اداری همراه با حقوق و مزایا و بازنشستگی و از این مهم‌تر تبعیت از یک رییس که خودت انتخاب نکرده‌ای و باید تابع فرامین او باشی. ادبیات این نهاد مبتنی بر قدرت و اقتدار سیاسی و به کلی با نهاد‌های دینی که پیش از انقلاب بود متفاوت شد. این نهاد‌ها به میزانی که در بیرون بزرگ و به ظاهر قدرتمند و پرطمطراق می‌نمودند، از داخل تهی و کم‌ارزش می‌شدند. بودجه‌ای که قرار بود قاتق تبلیغ دین شود، قاتل جان آن شد، و مخالفت با این بودجه‌ها بازتابی است از واقعیت‌های جامعه.

آیا این نهاد‌ها می‌توانند مسیر دیگری را بروند؟ قطعاً خیر. یکی از دلایلی که برخی مراجع، چون آقای سیستانی نسبت به منابع مالی دولتی حساس هستند، همین اثرات است. نهاد‌هایی که وابسته به این منابع مالی شده‌اند، در کوتاه‌مدت قادر به جدا شدن از آن نیستند، ضمن اینکه آنان هزینه‌های حفظ این بودجه را از طریق تعامل با مجلس و نمایندگان می‌پردازند، و هزینه افراد و امکانات آنها از این طریق تأمین می‌شود، پس راهی برای جبران ندارند، به ویژه که ورودی منابع مالی مردمی به نهاد دین نیز کاهش چشمگیری یافته و وابستگی آنها را به بودجه‌های دولتی بیشتر کرده است؛ بنابراین امکان جدا شدن آنان از این منبع وجود ندارد ولی، چون این منبع با گذشت زمان کوچک‌تر شده و دیگر به شیر نفت وصل نیست به علاوه نیاز‌های این نهاد‌ها نیز روزافزون شده، لذا مردم حساسیت پیدا کرده‌اند و همین امر موجب تضعیف بیشتر نهاد دین گردیده است. تا دیر نشده باید سیاست تبلیغ و آموزش دین را به نحوی اصلاح کنند که در کوتاه‌مدت جلوی روند افزایشی آن گرفته شود سپس فرآیند کاهش این وابستگی از طریق کاهش هزینه‌ها و پیدا کردن منابع جدید کلید خورده شود، در غیر این صورت اوضاع تبلیغ و آموزش دین از اینکه هست بدتر و بدتر خواهد شد.

تصویر روز
خبر های روز